پیامک های عاشقانه
.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

پیامک های عاشقانه

چنین گفت زرتشت:

عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار.

از تنفر متنفر باش، به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش

عشق یعنی جسم و جانم مال تو

عشق یعنی پرسش از احوال تو

عشق یعنی از خودم من خسته ام

عشق من، من به تو دل بسته ام

روز اول خیلی اتفاقی دیدمت…

روز دوم الکی الکی چشمهام به چشمت افتاد…

هفته بعد دزدکی بهت نگاه کردم…

ماه بعد شانسی به دلم نشستی

و

حالا سالهاست یواشکی دوست دارم

تو را ای گل کماکان دوست دارم

به قدر ابر و باران دوست دارم

کجا باشی کجا باشم مهم نیست

تو را تا زنده هستم دوست دارم

عاشقت خواهم ماند، بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت

بی آنکه بگویم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهم داد

بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد

بی هیچ حراراتی اینگونه شاید احساسم نمیرد

عشق دیگر از شفقت بر کنار افتاده است

هرچه عاشق زارتر معشوق از او بیزارتر . . .

اگر بدانی جایگاهت کجاست، مرا باور میکنی

اگر بدانی چقدر دوستت دارم، درد مرا درمان میکنی

تو عزیزی برایم، تو بی نظیری برایم، حرف دلم به تو همین است

قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم

من نه آنه بودم که آسان رفتم اندر دام عشق

آفرین بر فرط استادی آن صیاد باد . . .

یک لحظه نشد خیالم آزاد از تو

یک روز نگشت خاطرم شاد از تو

دانی که ز عشق تو چه شد حاصل من

یک جان و هزار گونه فریاد از تو

عشق تو به تار و پود جانم بسته است

بی روی تو درهای جهانم بسته است

از دست تو خواهم که برآرم فریاد

در پیش نگاه تو زبانم بسته است

گاهی اوقات آرزو می کنم ای کاش تک پرنده ی عاشقی بودم که
میان صدها هزار پرنده بتوانم به قله ی بلند سرزمین هستی برسم و
پرواز کنان نغمه سر دهم که من شیدای تو و عاشقانه دوستت دارم

مشکلات به سبکی هوا، عشق به عمق اقیانوس،
دوستی به محکمی الماس، موفقیت به درخشانی طلا،
این ها آرزوهای من برای توست
عاشقانه دوستت دارم

چو عاشق می شدم، گفتم:
ربودم گوهر مقصود، ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد

بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است، همچو شهری که به روی گسل زلزله هاست

آسمانم انتهایش قلب توست

مهربان این آسمان از آن توست

آسمانم هدیه ای از سوی من

تا بدانی قلب من هم یاد توست

باز آمدنم به خدمتت دیر نشد

اندیشه مکن دلم ز تو سیر نشد

یک موی تو را به عالمی نفروشم

تو جان منی، کسی ز جان سیر نشد

عجب جوش و خروشی بود عشقت

خراب باده نوشی بود عشقت

بهشتم را به سیبی داد بر باد

عجب آدم فروشی بود عشقت

نفست باران است، دل من تشنه ی باریدن ابر، دل بی چتر مرا میهمان کن

دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست

در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست

با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم

بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست

شریکم با تو در این درد،

منم مثل تو غم دارم،

منم محتاج لبخندم،

منم دستاتو کم دارم از این بازی طولانی،

منم مثل تو دل گیرم منم با عشق درگیرم،

منم بی عشق میمیرم!ا

من در رودخانه عشقت اروم و اهسته قایقم را میراندم.

قافل از این که پایان این روز زیبا به ابشاری سهمگین ختم میشود.

نگران نیستم.

حتی اگر از این ابشار سقوط کنم و زخمی و درمانده شوم،

برکه ای آرام در انتظار من است.

گاه گاهی دل من می گیرد…
بیشتر وقت غروب…
آن زمانی که خدا نیز پر از تنهایی ست…
و اذان در پیش است…
من وضو خواهم ساخت…
از خدا خواهم خواست که تو تنها نشوی
و دلت پر ز خوشی های دمادم باشد…
عاشقانه دوستت دارم.

قهر مکن ای فرشته روی دلارا
ناز مکن ای بنفشه موی فریبا
طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین
چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا
ناز تورا میکشم به دیده منت
سر به رهت مینهم به عجز و تمنا


دوستی را دوست، معنی می دهد
قهر هم با دوست، معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است …


منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
منو ببخش، منو ببخش …..


منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم
می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم….
منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم …


گر تو را از ابلهی کردم رها، برمن ببخش

بر سر پیمان نه بر مهر و وفا، بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان

اشتباه و ناروا کردم خطا، بر من ببخش


من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم
بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم


منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو
منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو


اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش


بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی , قهرکردم , سر به سر
تو بیا , در را تماما باز کن
هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم، داشتی؟
آمدم , حالا تو با من آشتی؟


چی میشد تو  هم منو دوستم میداشتی نا زنین
جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نا زنین


به خاطر یافتن مقصر,
زندگی ات را تلخ و سیاه نکن.
بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند
خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند


همیشه رفتن بهترین  نیست
گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی
اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند


بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی
به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون
ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن


بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم
بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم
بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم
بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم



از تو به یک حرف ناروا نکشم دست
وز سر راه تو دلربا نکشم پا
عاشق زیباییم اسیر محبت
هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا


یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم


مهم نیست کی مقصر است
باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم
تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را
در چند ثانیه بگوییم پس نازنین بیا آشتی کنیم با مهر


جنس من از آهن و از سنگ نیست
من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمیپرسی چرا
حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست


منو ببخش تنهام نزار، برای آخرین بار
تنهام نزار، بی من نرو، نگو خدانگهدار


اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم،

اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد،

خدا اینقدر بزرگ نبود .


برام بمون، بهونه باش برای دل سپرد

نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن


کاش میدانستی قهر میکنم تا دستم رامحکم بگیری و بلند بگویی بمان
نه اینکه شانه بالا بیندازی و آرام بگویی هرطور راحتی . . .


بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم
بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم
بیا از حسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم
بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم . . .


معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست،
که تو اشتباه کردی و حق با یکی دیگه است …
بعضی وقتا یعنی اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره …


بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی
به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی
دلم پر از گلایه ها، تنم اسیر درد و خون
ولی تو قهر با دلم برای لحظه ی مکن


اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم
اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد
خدا اینقدر بزرگ نبود…


دوستی را دوست، معنی می دهد
قهر هم با دوست، معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است


یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شد و بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم

 




:: موضوعات مرتبط: پیامک , عاشقانه , ,
:: برچسب‌ها: پیامک های عاشقانه , اس ام اس های عاشقانه , مطالب جالب , مطالب عاشقانه , مطالب خواندنی , پیامک , اس , اس ام اس , پیامک عاشقانه 93 , اس ام اس عاشقانه 93 , جملات زیبا , اس عاشقانه ,
:: بازدید از این مطلب : 612
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : pj
ت : جمعه 9 خرداد 1393
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
پشتیبانی